گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد خنجک، خسک، حسک، سه کوهک، شکوهنج، سکوهنچ، سیالخ، جسمی
گیاهی بیابانی شبیه بوتۀ هندوانه، با خارهای سه پهلو به اندازۀ نخود و شاخه هایی که بر روی زمین می خوابد خَنجَک، خَسَک، حَسَک، سِه کوهَک، شِکوهَنج، سِکوهَنچ، سَیالِخ، جَسمی
خبزه لحلحه. قفار. کمک. کبنّه. شظف. (منتهی الارب). نان خشکیده. رجوع به اقسام نان ذیل کلمه نان شود، نان خالی. نان تهی. نان پتی: او جزع میکرد و صدقه به افراط میداد. روز به روزه بودن و شب به نان خشک روزه گشادن و نانخورش نخوردن. (تاریخ بیهقی ص 484). هر دو یکی شود چو ز حلقت فروگذشت حلوا و نان خشک در آن تافته تنور. ناصرخسرو. به نان خشک قناعت کنیم و جامۀ دلق. سعدی
خبزه لحلحه. قفار. کمک. کُبُنَّه. شظف. (منتهی الارب). نان خشکیده. رجوع به اقسام نان ذیل کلمه نان شود، نان خالی. نان تهی. نان پتی: او جزع میکرد و صدقه به افراط میداد. روز به روزه بودن و شب به نان خشک روزه گشادن و نانخورش نخوردن. (تاریخ بیهقی ص 484). هر دو یکی شود چو ز حلقت فروگذشت حلوا و نان خشک در آن تافته تنور. ناصرخسرو. به نان خشک قناعت کنیم و جامۀ دلق. سعدی
طلای خالص بی غل و غش را گویند. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). زر خالص و بی بار. (ناظم الاطباء). زر خالص. (فرهنگ رشیدی) (غیاث اللغات). در سراج نوشته که خشک بمعنی تنها آمده یعنی زری که در آن غش نباشد. (غیاث اللغات). کنایه از زر خالص. (انجمن آرا). زر خالص و مجرد. (شرفنامۀ منیری) : برون از طبقهای پر زر خشک به صندوق عنبر به خروار مشک. نظامی (اقبالنامه بنقل از شرفنامۀ منیری). از شتر بارهای پر زر خشک و از گرانمایه های گوهر و مشک. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 61)
طلای خالص بی غل و غش را گویند. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). زر خالص و بی بار. (ناظم الاطباء). زر خالص. (فرهنگ رشیدی) (غیاث اللغات). در سراج نوشته که خشک بمعنی تنها آمده یعنی زری که در آن غش نباشد. (غیاث اللغات). کنایه از زر خالص. (انجمن آرا). زر خالص و مجرد. (شرفنامۀ منیری) : برون از طبقهای پر زر خشک به صندوق عنبر به خروار مشک. نظامی (اقبالنامه بنقل از شرفنامۀ منیری). از شتر بارهای پر زر خشک و از گرانمایه های گوهر و مشک. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 61)
خاری باشد سه پهلو بهترین آن بستانی بود و آن را مغربیان حمص الامیر خوانند معتدل است و آن را در جای که کک بسیار باشد بیفشانند همه بمیرند. (آنندراج) (برهان قاطع). نام نباتی است که در خرابه ها و نزدیک آبها می روید شاخه های آن بر روی زمین پهن شود و خار آن چون بر پای پیل رود فریاد برآورد و در دواها بکار برند. (انجمن آرای ناصری). گیاهی است که دارای ساقه های دراز و چترهائی کم گل و دانه هائی است که برجستگیهای روی آن بصورت خارهای کوچک و منحنی در آمده و به لباس می چسبد. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 236). بستیباج. شکوهنج. شکوهج، تخمی است خاردار که بدواها بکار آید. (فهرست مخزن الادویه) (بحر الجواهر). رجوع به خسک شود، خنجک و آن خاری باشد سه پهلو از آهن که در روز جنگ برای مجروح شدن دست اسبان در میدان ریزند و چنانکه گفته اند: خسک در گذرگاه کین ریختند نقیبان خروشیدن انگیختند. (از آنندراج). حسک
خاری باشد سه پهلو بهترین آن بستانی بود و آن را مغربیان حمص الامیر خوانند معتدل است و آن را در جای که کک بسیار باشد بیفشانند همه بمیرند. (آنندراج) (برهان قاطع). نام نباتی است که در خرابه ها و نزدیک آبها می روید شاخه های آن بر روی زمین پهن شود و خار آن چون بر پای پیل رود فریاد برآورد و در دواها بکار برند. (انجمن آرای ناصری). گیاهی است که دارای ساقه های دراز و چترهائی کم گل و دانه هائی است که برجستگیهای روی آن بصورت خارهای کوچک و منحنی در آمده و به لباس می چسبد. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 236). بستیباج. شکوهنج. شکوهج، تخمی است خاردار که بدواها بکار آید. (فهرست مخزن الادویه) (بحر الجواهر). رجوع به خسک شود، خَنجَک و آن خاری باشد سه پهلو از آهن که در روز جنگ برای مجروح شدن دست اسبان در میدان ریزند و چنانکه گفته اند: خسک در گذرگاه کین ریختند نقیبان خروشیدن انگیختند. (از آنندراج). حَسَک
دهی از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که در 71 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 29 هزارگزی سراب فیروزآباد واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات و تریاک میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه هیزم و ذغال است. اهالی آنجا از طایفۀ کوشوند هستند و در تابستان به حدود کوه میروند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که در 71 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 29 هزارگزی سراب فیروزآباد واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات و تریاک میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه هیزم و ذغال است. اهالی آنجا از طایفۀ کوشوند هستند و در تابستان به حدود کوه میروند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم که در 76 هزارگزی جنوب خاوری راین و 2 هزارگزی شوسۀ بم به جیرفت واقع است و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم که در 76 هزارگزی جنوب خاوری راین و 2 هزارگزی شوسۀ بم به جیرفت واقع است و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
خان است که کاروانسرا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : خان خرک شده ست همه خان مان ما بر یکدگر نشسته درو کاروان برف. کمال اسماعیل (از فرهنگ جهانگیری). ، کاروانسرای کوچک. (آنندراج) (برهان قاطع)
خان است که کاروانسرا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : خان خرک شده ست همه خان مان ما بر یکدگر نشسته درو کاروان برف. کمال اسماعیل (از فرهنگ جهانگیری). ، کاروانسرای کوچک. (آنندراج) (برهان قاطع)
صاحب فرهنگ ناظم الاطباء آن را خارمهک نیز ضبط کرده است. حشیشی است کوهی که در سنگستان روید و بهترین آن سبز باشد گرم و خشک است در سوم. گویند اگر قدری از آن در زیر بالین طفلی که از دهن او آب رفته باشد بگذارند بر طرف شود و آن را به عربی شوکهالعربیه و شکّاعی خوانند. (آنندراج) (برهان قاطع). یکنوع گیاهی است. (ناظم الاطباء). گیاهی است که روستائیان برای شکسته بندی نیز آن را بکار می برند
صاحب فرهنگ ناظم الاطباء آن را خارْمَهک نیز ضبط کرده است. حشیشی است کوهی که در سنگستان روید و بهترین آن سبز باشد گرم و خشک است در سوم. گویند اگر قدری از آن در زیر بالین طفلی که از دهن او آب رفته باشد بگذارند بر طرف شود و آن را به عربی شوکهالعربیه و شکّاعی خوانند. (آنندراج) (برهان قاطع). یکنوع گیاهی است. (ناظم الاطباء). گیاهی است که روستائیان برای شکسته بندی نیز آن را بکار می برند
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود - محمد بن سیرین فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود -
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود - محمد بن سیرین فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود -